فیلم در جایگاه هنر هفتم میتواند به تعداد انسانها و ذائقههایشان از لحاظ کیفیت، بهتر و بدتر بودن تقسیم بندیهای متفاوتی داشته باشد. آنچه که در این پست آمده بر اساس سلیقه و ذائقهی شخصیام بوده و قطعا فیلمهای مورد علاقهام خیلی بیشتر از ده عنوان است. بدیهی است که شاید خواننده پست یک فیلم و یا حتی هر ده فیلم را در فهرست فیلمهای بد قرار دهد. کار بسیار سختی بود که در بین آنهمه فیلم ده فیلم را گزینش کنم. اینکه کنار نام فیلمها شماره گذاری کردم از یک تا ده به این معنی نیست که فیلم یک خیلی برایم با ارزشتر از فیلمهای بعدی است.
خیلی وقت پیش قصد نوشتن این پست را داشتم که در واقع مجموعه پست خواهد بود، ده ترانه مورد علاقه، ده سریال، ده کتاب و … با ده فیلم شروع کردم و در آینده کاملتر هم خواهد شد.
خواندن پست داستان فیلمها رو لو میدهد.

۱. Cinderella Man
کارگردان: رون هاوارد
نویسندهگان: کلیف هالینگسفورث، آکیوا گلدزمن
بازیگران: راسل کرو، رنه زلوگر، پاول گیاماتی و…
محصول: ۲۰۰۵ آمریکا
نامزد ۳ جایزه اسکار و برنده ۱۶ جایزه
مردی شبیه سیندرلا روایت واقعی از داستان زندگی جیمز جی بروداک، بوکسر آمریکایی، که در سالهای رکود اقتصادی اوایل قرن بیستم آمریکا دچار مشکلات شدید اقتصادی میشود و بعد از مصدومیت شدید این بار برای شیر بچهاش مجبور به مبارزه میشود. سیندرلا من جز فیلمهایی که واقعا از دیدنش سیر نمیشم و به همه دیدنش رو پیشنهاد میدم. هر بار هم که میبینمش بی اختیار سر سکانس آخر اشکم در میاد. سنگین ترین سکانس هم جایی بود که جیمز برای اینکه بچههایش را در آن زمستان سخت به خانه برگرداند، باید پول برق را پرداخت کند که نداشت؛ رفت پیش دوستاش و کلاهش رو گرفت سمتشون و گفت: «شما من رو میشناسید ولی الان برای وصل کردن برق و برگرداندن بچههام چند دلار کم دارم» و آنها پول انداختن تو کلاهش. جیمز با اینکه پا به سن گذاشته بود به رینگ برگشت و پشت سر هم مبارزهها رو میبرد. یکی از روزنامهنگارها در پستش نوشت او شبیه سیندرلا در رینگ میرقصد. در آخرین مبارزه او موفق شد قهرمان سنگین وزن دنیا را در حالی شکست دهد که همه میگفتند او حتی یک راند را نمیتواند تحمل کند ولی تا راند آخر مبارزه کرد و در نهایت با رای داوران جیمز برنده اعلام شد.
راسل کرو یکی از بازیگران مورد علاقم هستش و من خیلی دوستش دارم شاید بخاطر راسل یود که بین فیلم Save House(خانه امن) و سیندرلا من این فیلم را انتخاب کردم.

۲. Troy
کارگردان: ولفگانگ پترسن
نویسنده: دیوید بنیاف، برگرفته از اثر حماسی هومر
بازیگران: برد پیت، اریک بانا، ارلاندو بلوم، برایان کاکس، دیانه کروگر و …
محصول: ۲۰۰۴ آمریکا
نامزد ۱ جایزه اسکار و برنده ۴ جایزه
تروی یه داستان قدیمی قبل از میلاد مسیح که طبق افسانه ها تروا یک شهر غیر قابل نفوذ با دیوارهای بلند که با یونانیها مشکل داشتن بعد از سالها صلح میکنن و پسرهای پادشاه تروا به یونان میرن برای استحکام هرچه بیشتر صلحشون. پسر کوچک پادشاه تروا(پاریس با بازی اورلاندو بلوم) عاشق هلن(دیانه کروگر) زن برادر پادشاه یونان(آگاممنون) میشه و دزدکی اونو با خودش میاره به تروا. و این میشه آغاز جنگ. از سکانس اومدن یونانیها به ساحل تروا خیلی خوشم میاد. آکلیس(یا آشیل با بازی درخشان برد پیت) که آبش با آگاممنون تو یه جوب نمیره قبل از صدها کشتی آگاممنون تنهایی به ساحل میرسه و حمله میکنه و از بالا سربازان تروا روی سرشون تیر میبارونن که در نهایت موفق میشن ساحل رو بگیرن. نبرد آکلیس و هکتور هم در نوع خودش عالی بود، خیلی عالی. بدتربن سکانس هم کشته شدن آکلیس بود و … چی بگم.
راستش بین تایتانیک، تریستان و ایزولد و تروی گیر کرده بودم که کدوم فیلم بیاد تو لیست و در نهایت تروی اومد.

۳. Saving Private Ryan
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
نویسنده: رابرت رودات
بازیگران: تام هنکس، بری پپر، تام سایزمور، آدام گلدبرگ و…
محصول: ۱۹۹۸ آمریکا
برندهی ۵ اسکار و ۷۴ جایزه دیگر
رتبهی ۲۸ در ۲۵۰ فیلم برتر IMDb
جیمز فرانسیس رایان سرباز آمریکا در جنگ جهانی دوم است، خبر مرگ سه برادرش را برای مادرش میبرند و فرماندگان ارتش آمریکا دستور اکید میدهند برای بازگرداندن سرباز رایان به وطنش. کاپیتان جان میلر(تام هنکس) مامور پیدا کردن و بازگردان سرباز رایان میشود و…
یه چیزی که در این فیلم برام خیلی جالب بود اینه که اول فیلم با اختلاف یکی از بهترین سکانسهای جنگی تاریخ سینماست، البته به ضن من. و چیز دیگهای که برام جالب بود این صحنهی نبرد خیلی شبیه به سکانس رسیدن نیروهای کینگ آگاممنون به سواحل تروا بود، با این تفاوت که کشت و کشتار اینجا با شمشیر و نیزه و… بود ولی تو نجات سرباز رایان با تفنگ و نارنجک و … است. دست آخر جان و تیمش سرباز رایان را پیدا میکنند که در گروهی از یک پل استراتژیک محافظت میکنند و سکانس جنگ آخر فیلم روی پل بی نظیر است. جان مایلر کشته میشود و سرباز رایان به وطنش بر میگردد.

۴. The Shawshank Redemption
نویسنده و کارگردان: فرانک دارابونت
بازبگران: تیم رابینز، مورگان فریمنز، باب گانتون و …
محصول: ۱۹۹۴ آمریکا
نامزد ۷ اسکار و برنده ۲۱ جایزه
رتبه ۱ از ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ از نگاه سایت IMDb
اندی دوفرنسن(تیم رابینز) به جرم قتلی که مرتکب نشده به زندان شاوشنگ میوفته و قصه سروع میشه توی زندان با الیس بوید «رد یا قرمز» (مورکان فریمن) و باقی زندانیها آشنا میشه و اونجا میبینه که هستند کسانی که سر مسائل جزیی سالهای سال توی زندان موندن و اونجا پوسیدن. تا جایی که یکی از زندانیها وقتی قراره آزاد بشه شده پیرمرد و اصلا دوست نداره از زندان بره و بعدش خودکشی میکنه. اندی نقشهی فرار میکشه و رستگاری از شاوشنگ محقق میشه. این فیلم رو واقعا دوست دارم پر از سکانسهای معرکه و زیباست. وقتی که در ازای کار سخت از نگهبانها آب جو میگیرن، وقتی اندی میشه مسئول کتابخانه و موفق میشه کلی کتاب جدید به مجموعه اضافه کنه و … ولی جالب ترین سکانس اونجایی بود که رد وقتی آزاد میشود دقیقا به همون جا که زندانی قبلی، همون پیرمرد که خودش رو حلقآویز کرد؛ اسم کاراکتر توی فیلم رو دقیق حظور ذهن ندارم؛ اون زیر میز نوشته بود که من اینجا بودم و مورگان فریمن زیرش نوشت so red… یعنی رد هم همچنین ولی با این تفاوت که رد بلاخره رستگار شده بود از شاوشنگ و رفت پیش اندی که موفق به فرار شده بود.

۵. A Separation
نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی
بازیگران: پیمان معادی، لیلا حاتمی، ساره بیات، شهاب حسینی و …
محصول: ۲۰۱۱ ایران
برنده ۱ اسکار و ۸۴ جایزه دیگر
با امتیاز ۸.۲ از ۱۰
رتبهی ۱۱۴ در ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ از نگاه سایت IMDb
«جدایی نادر از سیمین» عنوانی بود که در مارکت ایران این فیلم عرضه شد بر خلاف «یک جدایی» که به عنوان بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان اسکار گرفت. سیمین میخواهد به خارج از ایران مهاجرت کند و نادر بنا به دلایل متعدد میخواهد بماند در ایران. این باعث میشود کارشان به دادگاه خانواده ختم شود. ساره بیات به عنوان پرستار پدر نادر به خانهشان میآید و یک ماجرای جدید شروع میشود. بهترین سکانس هم که همه جای فیلم بهترین سکانس بود.این فیلم واقعا به دلم نشست و واجب شد یک بار دیگه ببینمش. یک جدایی کلکسیونی از علاقهمندیهای من رو در خودش داره، اصغر فرهادی، بازیگراش به جز ساره بیات و … عاشق همشون هستم. سکانسی که نادر توی حمام پدرش رو حمام میده اشک به چشمم میاره. لازم میدونم از بازی درخشان شهاب حسینی هم گفته بشه در این پست. او یکی از بهترین بازیهایش را انجام داد در حالی که نقش اصلی مرد پیمان معادی نازنین بود.

۶. The Reader
کارگردان: استیون دالدری
نویسنده: دیوید هر بر اساس کتاب برنارد شلینک
بازیگران: کیت وینسلیت، رالف فینس، دیوید کروز و…
محصول: ۲۰۰۸ آمریکا
برنده ۱ اسکار و ۲۵ جایزه دیگر
«کتاب خوان» در نوع خودش داستان منحصر به فردی داره. در تصور پوستر نوشته شده «چقدر باید بگذرد تا یک راز را پنهان کنی؟!» هانا(کیت وینسلیت) که اصلا سواد خواندن و نوشتن ندارد با پسر نوجوانی(دیوید کروز) که میتوان او را جای پسرش دانست خیلی اتفاقی آشنا میشود. همینطور که داستان فیلم جلو میرود کم کم تن به همخوابی با مایکل برگ(پسرک) میدهد به شرطی که برای او کتاب بخواند، حالا هر کتابی باشد فرقی ندارد ترجیحا رمان یا شعر عاشقانه. وقتی برای او از هومر میخواند هانا به وجد میآید. گذر زمان آنها را از هم جدا میکند. هانا در یک زندان صحرایی مسول میشود و به جرم نوشتن و امضای دستور مرگ چندین یهودی مورد محاکمه قرار میگیرد. و در دفاع از خود چون نمیخواست برای بیسوادیش مورد تمسخر قرار بگیرد و یا چون حتی اگر میگفت سواد ندارد کسی حرفش را باور نمیکرد، گفت من این کار را کردم و به زندان رفت. مایکل برگ الان دیگر بزرگ شده و وکیل است(اینجا رالف فینس نقش او را بازی میکند) خبر را از روزنامه میشنود و کم کم با مرور اتفاقات گذشته پی میبرد که هانا که الان دیگر پا به سن گذاشته کلا بی سواد است. شروع میکند به ضبط و ارسال آموزش الفبا و به صورت کاست به زندان. موضوع این فیلم و خاص بودن داستانش باعث شد چند فیلم دیگر نظیر نوتبوک( دفتر یادداشت)، پرل هاربر، مارتین و … را کنار بگذارم و ریدر را وارد لیست ده تایی بکنم.

۷. Apocalypto
کارگردان: مل گیبسون
نویسندگان: مل گیبسون، فرهاد صفینیا
بازیگران: رودی یانگبلود، دالیا هرناندز، جاناتان برور و …
محصول: ۲۰۰۶ آمریکا
نامزد ۳ جایزه اسکار و برنده ۹ جایزه دیگر
اول بگم که کلا مخالف خشونت هستم با هر سبک و نشانی که داشته باشه. آپوکالیپتو در واقع مبارزه با خشونت برای ادامهی حیات است. قوم مایا، آمریکای مرکزی قبل از رسیدن شرقیها رو نشون میده و خب واقعا خشن بودن با اون اعتقادات و قربانی کردن انسانها و … اول فیلم قبیلهی آرام و شاد جاگوار پاو(رودی یانگبلود) رو نشون میده که همه چیز زندگیشوم توام با خنده و عشق است. به اونها حمله میشه پیرها رو میکشند، بچه ها رو رها میکنن و جوانها رو برده میگیرن. وقتی به شهر بزرگی میرسند بدن چند نفرشون رو با رنگ آبی رنگ میکنن و میبرن پیش جلاد که گردنشون رو بزنن و برای خداشون قربانی میدن. وقتی بعد ۳ نفر نوبت به جاگوار میرسه که قربانی بشه خورشید گرفته میشه و همین باعث میشه دست از قربانی کردنشون بردارن. میبرنشون به زمین خالی و میگن اگه از این فاصله فرار کنید و به اون درختها برسید میرید خونه. پسر فرمانده رو هم میفرستند ته زمین که اون بشه غول مرحله آخر. وقتی شروع میکنند به دویدن از پشت بهشون تیر و نیزه پرتاب میکنند و همه رو اینجوری میکشند به جز جاگوار او تیر میخوره ولی به آخر میرسه و موفق میشه پسر فرمانده رو هم بکشه و به درختها میرسه. ولی فرمانده که جنازهی پسرش رو میبینه دستور میده بیوفتن دنبالش و ماجرای فرار شروع میشه…
بهترین سکانس فیلم هم اون لحظهاست که جاگوار با فرماندهشون مبارزه میکنه و پیروز میشه و زنش داخل چاه پر از آب بچهاش رو به دنیا میاره. باز هم میگم این فیلم رو با اکراه نگاه میکردم ولی وقتی دیدمش همیشه به عنوان یکی از بهترینها یاد میکردم و در نهایت اومد تو لیست ده تایی.

۸. Hacksaw Ridge
کارگردان: مل گیبسون
نویسندگان: رابرت شنکان، اندرو نایت
بازیگران: اندرو گارفیلد، ریچارد پیروس، جیکوب وارنر، میلو گیبسون و …
محصول: ۲۰۱۶ آمریکا
برنده ۲ اسکار و ۵۱ جایزه دیگر
یک داستان واقعی از زندگی دزموند داوس که یک آمریکایی صلح طلب است در زمان جنگ جهانی دوم است. او مخالف جنگ است و این را وظیفهی خود میداند که به عنوان بهیار به جنگ برود و به قول خودش: «وقتی آدمها سخت به دنبال در هم دریدن خودشان هستند من شاید بتوانم با این کار کمی از آدمها را نجات دهم». به هر حال میرود به آموزشی و همه چیز خوب پیش میرود تا این که از او میخواهند به میدان تیر برود و او سر باز میزند. او را به جرم نافرمانی از مافوق و لمس نکردن اسلحه به دادگاه نظامی میبرند و در نهایت به جنگ با ژاپنیها میرود بدون اسلحه. او موفق میشود تعداد زیادی آمریکایی و حتی ژاپنی را از کام مرگ نجات دهد.
این فیلم به شدتی مفهوم جبهه و جنگ را لخت و عور عیان میکند که مو به تن آدم سیخ میشود. نبرد تن به تن با ژاپنیها، مرگ انسانها و کشت و کشتار به قدری قد علم میکند که سکانسهای عاشقانه اول فیلم را حسابی کم رنگ میکند.

۹. Life+1Day
نویسنده و کارگردان: سعید روستایی
بازیگران: پیمان معادی، نوید محمد زاده، پریناز ایزدیار و …
محصول: ۲۰۱۶ ایران
برنده ۱۶ جایزه و ریت ۸.۲ از ۱۰ در سایت IMDb
سمیه(پریناز ایزدیار) در یک خانواده زیر خط فقر در تهران زندگی میکند برادر بزرگش(پیمان معادی) از یک افغانی ثروتمند ۲۰ میلیون پول گرفته مشروط به ازدواج سمیه با او. برادر کوچکش(نوید محمدزاده) که معتاد است وقتی از این میفهمد که قرار است زن یک مرد با تابعهی غیر ایرانی شود کم کم بو میبرد و تمام سعیش را میکند که مانع از انجام این امر شود. همین. اولین فیلم سعید روستایی در همچین حال و هوایی ساخته شد و بدون استثنا با هر بار دیدنش بغض گلویم را میشکند. من خود به شخصه در خانوادهی بالاتر از حد معمول جامعه به دنیا آمدم و زندگی کردم. زندگی در خانهی ما توام با احترام و ادب و بزرگتر و کوچکتری بوده و هست. ولی بنا به شرایطی در خانهها و خانوادههایی نزدیک به زندگی سمیه بودهام و این نوع خانه و زندگی را از نزدیک دیدهام. وقتی اولین بار ابد و یک روز را میدیدم عجیب با سمیه میتوانستم همزاد پنداری کنم و او را، حس و حالش را درک میکردم.

۱۰. Chocolat
کارگردان: لاسه هالستروم
نویسندکان: جاتی هریس، رابرت نلسون جیکوب
بازیگران: جولیت بونوچی، جانی دپ، جودی دنچ، آلفرد مولینا و …
نامزد ۵ اسکار و برنده ۷ جایزه دیگر
یک زن(جولیت بونوچی) با دخترش به یک روستا در فرانسه کوچ میکنند و در آنجا یک مغازه شوکولات فروشی دایر میکنند. آنهادوره گرد هستند و هر چند مدت به جایی میروند و شوکولات میفروشند. اهالی آن روستا عقاید مذهبی تند و خشکی دارند و فروش شوکولات که مظهر شیرینی و به تبع آن گناه است را بد میدانند و شروع میکنند به سنگ اندازی. این فیلم داستان عاشقانه و آرام را به تصویر میکشد. چیزی که در این فیلم به رخ کشیده میشود طرز فکر بونوچی و نوع نگاه و دیدگاه همه نوع پسند اوست. او سعی میکند با همه خوب باشد و در آخر هم همین میشود. او با دشمنانش هم حتی خوب رفتار میکند که همین باعث میشود آنها فکر کنند که این نوع رفتار او از سر تزویر است.
دیدگاهتان را بنویسید